English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2842 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
synchronous U کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
ransom U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransoms U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bed plate U صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
exchange control U جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
conscious error U خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
untenable U اشغال نشدنی غیر قابل اشغال
cards U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
of an unknown parentage U پوشیده تبار پوشیده گهر
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
dwelling house U در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
harnessing U دهنه
spans U دهنه
span U دهنه
spanned U دهنه
spanning U دهنه
harnessed U دهنه
hard mouthed U بد دهنه
harness U دهنه
lines U دهنه
jetted U دهنه
jets U دهنه
jet U دهنه
jetting U دهنه
line U دهنه
mouthing U دهنه زدن
bits U لجام دهنه
mouth U دهنه زدن
to draw rein U دهنه را نگاهداشتن
fang U دهنه ی اچار
mouths U دهنه زدن
bit U لجام دهنه
the open of a street U دهنه خیابان
mouthed U دهنه زدن
fangs U دهنه ی اچار
beaks U دهنه لوله
beak U دهنه لوله
head U دهنه ابزار
cabiler U قطر دهنه
muzzling U دهان بند دهنه
muzzles U دهان بند دهنه
muzzled U دهان بند دهنه
muzzle U دهان بند دهنه
gap U دهنه جای باز
gaps U دهنه جای باز
pull a horse U دهنه اسب را کشیدن
lugging U گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
lugs U گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
lugged U گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
lug U گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
give rein U ازاد گذاشتن دهنه اسب
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
narrowing U بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
astragal U چنبره برجسته نزدیک دهنه توپ
He hitched the horse to a tree. U دهنه اسب را به درخت گره زد ( بست )
intercolumniation U دهنه بین ستونها بر حسب قطر ستون
wiry U سیمی
stringed U سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
hawser U طناب سیمی
wirework U کارهای سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
wire rope U طناب سیمی
wire netting U تور سیمی
three wire generator U دینام سه سیمی
hawsers U طناب سیمی
open wire line U خط سیمی لخت
netting U شبکه سیمی
backstop U حصار سیمی
greyhounds U غربال سیمی
greyhound U غربال سیمی
netting U تور سیمی
open wire line U خط سیمی هوایی
wire beater همزن سیمی
wire hinge U لولای سیمی
cabled U طناب سیمی
tightwire U طناب سیمی
wire gauze U توری سیمی
wire drag U لاروب سیمی
wire core U مغزی سیمی
cable U طناب سیمی
stringed instruments U سازهای سیمی
quadded cable U کابل چهار سیمی
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
phantomed cable U کابل چهار سیمی
phantom circuit U مدار چهار سیمی
wire netting U بافت توری سیمی
beach matting U تور سیمی ساحلی
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
griddles U غربال سیمی کارگران
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
griddle U غربال سیمی کارگران
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
screened U تور سیمی نصب کردن
screen U تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
screens U تور سیمی نصب کردن
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screen U تور سیمی پنجره توری دار
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screens U تور سیمی پنجره توری دار
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
screened U تور سیمی پنجره توری دار
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
shed U دهنه [فضا و فاصله بین نخ های تار یا چله هنگامی که بصورت ضربی جهت عبور پود از هم جدا می شوند.]
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
pulls U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
impenetrable U پوشیده
crested U پوشیده
florid U پوشیده از گل
covert U پوشیده
overcast U پوشیده
furriest U خز پوشیده
furry U خز پوشیده
inapparent U پوشیده
crypto U پوشیده
feathered U پوشیده
recondite U پوشیده
latent U پوشیده
painted U پوشیده
defilade U پوشیده
veiled U پوشیده
private U پوشیده
shaded U پوشیده
dressed U پوشیده
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com